کمتر کسی هست که در این مدت چند ماه اخیر درگیر مسئله گرانی نشده باشد، گرانی که به طرز بی سابقه و افسار گسیخته همه اقشار جامعه ، به خصوص اقشار کم درآمد را درگیر خود کرده و تبدیل به مسئله اول جامعه شده است . همه ما ، حتی کسانی که از اقتصاد و سیاست سر رشته ای نداریم ، تبدیل به یک کارشناس شده ایم که تمام مشکلات را از چشم بقیه و بخصوص دولت می بینیم- البته ناگفته نماند که نظارت های ضعیف و اجرا نشدن صحیح قوانین نیز در این امر بی تقصیر نبوده و چه بسا با نظارت های بیشتر و مستمر شاهد وضعیت کنونی نبودیم- اما نکته قابل توجه در این موضوع نقش خود ما در گرانی و عکس العمل های نسنجیده ما در برابر شایعات می باشد. در اینجا لازم میدانم برای درک صحیح مطلب ، توجه شما را به یک مثال جلب کنم:در یکی از کشورهای اروپایی ، زمانی که مردم برای خرید شیر به فروشگاهها مراجعه می کنند با افزایش 50 درصدی این کالا روبرو می شوند، حال فکر میکنید عکس العمل آنها چه بوده است؟ آیا انگشت اتهام را به طرف دولت دراز کردند، آیا به مغازه ها هجوم آورده و قبل از افزایش مجدد این کالا مقدار زیادی را خریده و به منزل برده تا به گمان خودشان برنده این افزایش قیمت باشند؟ جواب خیلی ساده است ، آنها با تشکر از فروشنده ، از خرید آن خودداری کرده و خیلی راحت به منزل برمیگردند، همین!! و زمانی که شرکت تولید کننده در انتهای شب با عدم فروش کالای خود روبرو می شود، مردم در صبح روز بعد با برگشت قیمت به قبل از گران شدن آن مواجه می شوندحال این موضوع را مقایسه کنید با ولع خرید در کشور خودمان ، زمانی که مردم از گرانی کالایی با خبر می شوند ، چنان هجوم می آورند و صفهای طویلی تشکیل می دهند که هر تولید کننده ای را وادار می کند کالاهایی که تا دیروز به وفور در مغازه ها پیدا می شدند ، با چند روز ارائه نکردن آن به بازار و با ترفند هایی مثل شایعه سازی و پیش فروش کالا، به سودهای زیاد در مدت کوتاهی دست پیدا می کنندبه راستی علت این اشتهای سیر نشدنی ما برای خرید، آن هم با قیمتهای کاذب چیست؟تا حالا دقت کرده بودید که سهم شما از این گرانی ها چقدر است؟ بیایید با اطلاع رسانی ، از این آزمون هم سربلند بیرون بیاییم
منبع: آساک فان