بریز ای اشک ناکامی ، بریز از بیسرانجامی ،
که نفرین دلی،قلبی شکسته ، پس این بیسرانجامی نشسته
که آه سینه سوز مهربونی سر راه مرا از پیش بسته ،
دلم رنجیده از زخم زبونها ،
به ظاهر مهربونی دیدن از نامهربونها ،
خیال کردم یکی دلسوزمونه
برای گریههام دل میسوزونه
خیال کردم یکی داره هوای کار مارو اگه موندیم تو این کار زمونه