سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه های من

نظر
بیا کنارم سرو ناز بی تاب
بیا کنارم زیر طاق مهتاب
عطش ببازیم به نسیم دریا
غزل برقصیم تا طلوع فردا
بیا کنارم ساقه ی بهاره
رو فرش برگ و پولک ستاره
خمار شعرم می شکنه پیش تو
عجب شرابی نفس تو داره
گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم
تن حریرت جوی عطر جاری
صدای گرمت غیرت قناری
بذار بگیرم مثل تور دریا
تو رو در آغوش ، ماهی فراری

بیا کنارم سرو ناز بی تاب
بیا کنارم زیر طاق مهتاب
عطش ببازیم به نسیم دریا
غزل برقصیم تا طلوع فردا
گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم
اگه بدونن ابر و باد و بارون
چه دلنوازه این شب مهربون
هجوم می آرن روی چرت کوچه
صدای شهر رو می برن آسمون
غروب گذشت و شب رسید به نیمه
تب تو می خواد گل سرخ هیمه
بگو بخوابن همه اهل دنیا

هنوز یک نیمه مونده از شب ما

گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم

گل بهارم در انتظارم ،حریق سبزی بیاد کنارم

آبی(ابی) , • نظر

آبی آبی مهتابی
آبی تر از هر آبی
از چشمای تو میگم این آیه ها ی آبی
دریاهای بی تابی

آبی آبی مهتابی
آبی تر از هر آبی
از چشمای تو میگم این آیه ها ی آبی
دریاهای بی تابی

آبی یعنی دل من
دریایی که اسیره این چهره ی تقدیره که رنگ از تو میگیره

وقتی که خیره میشم به عمق حوز کاشی
حس میکنم تو هستم حتی اگه نباشی
من رنگ گنبدا رو چشمای تو میبینم
سجدم به جانب توست اینه معنای دینم


آبی آبی مهتابی
آبی تر از هر آبی
از چشمای تو میگم این آیه ها ی آبی
دریاهای بی تابی

دل خسته ام از اینجا از آدمای دنیا
همین امروز و فردا دل میزنم به دریا
دل میزنم به دریا
رنگ تو رو میپوشم
از عمق آبی عشق چشم تو رو مینوشم

آبی آبی مهتابی
آبی تر از هر آبی
از چشمای تو میگم این آیه ها ی آبی
دریاهای بی تابی

آبی آبی مهتابی
آبی تر از هر آبی
از چشمای تو میگم این آیه ها ی آبی
دریاهای بی تابی



باور کن , • نظر
باور کن

باور کن
صدامو باور کن
صدایی که تلخ و خسته س
باور کن ، قلبمو باور کن
قلبی که کوهه اما شکسته س
باور کن ، دستامو باور کن
که ساقه ی نوازشه
باور کن ، چشم منو باور کن
که یک قصیده خواهشه .
وسوسه ی عاشق شدن
التهاب لحظه هامه
حسرت فریاد کردن اسم کسی با صدامه
اسم تو ، هر اسمی که هس
مثل غزل چه عاشقانه س
پر وسوسه ، مثل سفر
مثل غربت صادقانه س
باور کن ، اسممو باور کن
من فصل بارون برگم
مطرود باغ و گل و شبنم
درختم ، درخت خشکی تو دست تگرگم
باور کن ، همیشه باور کن
که من به عشق صادقم
باور کن ، حرف منو باور کن
که من همیشه عاشقم

شب شیشه ای)

ما به هم محتاجیم
مثل دیوونه به خواب
مثل گندم به زمین
مثل شوره زار به آب
ما به هم محتاجیم
مثل ما به آدما
مثل ماهیا به آب
مثل آدم به هوا

دستامون از هم اگه دور بمونه
شب شیشه ای دیگه نمی شکنه
از تو این شیشه ای همیشگی
خورشید مقوایی سر می زنه
به عزای دوری دستای ما
کوچه ها ، ساکت و بی صدا می شن
بوی رخوت همه جا رو می گیره
همه ی درها ، به غربت وا می شن
جاده هامون که به خورشید می رسن
مثل تاریکی ، بی انتها می شن
ما به هم محتاجیم
__________________

متن ترانه (گریز)


به تو از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد

وقتی که بن بست غربت
سایه سار قفسم بود
زیر رگبار مصیبت
بی کسی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاییز
برگ و باغم گریه می کرد
قاصد چشم تو آمد
مژده ی روییدن آورد

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

ای همیشگی ترین عشق
در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا
تا ابد در حسرت تو

به تو نامه می نویسم
نامه ای نوشته بر باد
که به اسم تو رسیدم
قلمم به گریه افتاد

ای تو یارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم
از گذشته یادگارم

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

در گریز ناگزیرم
گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم
پشت سر پلهای پیوند

در عبور از مسلخ تن
عشق ما از ما فنا بود
باید از هم می گذشتیم
برتر از ما عشق ما بود

من خالی از عاطفه و خشم
خالی از خویشی و غربت
گیج و مبهوت بین بودن و نبودن

عشق آخرین همسفر من
مثل تو منو رها کرد
حالا دستام مونده و تنهایی من

ای دریغ از من
که بیخود مثل تو گم شدم تو ظلمت تن
ای دریغ از تو
که مثل عکس عشق هنوزم داد می زنی تو آینه من

وای گریه مون هیچ، خنده مون هیچ،
باخته و برنده مون هیچ
تنها آغوش تو مونده غیر از اون هیچ
ای مثل من تک و تنها
دستامو بگیر که عمر رفت
همه چیم تویی زمین و آسمون هیچ

در تو می بینیم، همه بود و نبود
بیا پر کن منو ای خورشید دل سرد

بی تو می میرم مثل قلب چراغ نور تو بودی
کی منو از تو جدا کرد


نظر

کی اشکاتو پاک میکنه

شبها که غصه داری

دست رو موهات کی میکشه

وقتی منو نداری؟

شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره

از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره

برگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشسته؟

از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته؟

کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا

تا خنده رو لبات بیاد

شب برسه به فردا

کی از سرود بارون

قصه برات میسازه

از عاشقی میخونه

وقتی که راه درازه

کی از ستاره بارون

چشماشو هم میذاره

نکنه ستاره یی بیاد

یاد تو رو نیاره



ستاره های سربی - فانوسک های خاموش-

من و هجوم گریه از یاد تو فراموش!!

چو بال و پر گرفتی به چیدن ستاره

دادی منو به خاک این غربت دوباره

دقیقه های بی تو

پرنده های خستن

آیینه های خالی

دروازه های بستن

××××

اگه نرفته بودی -

جاده پر از ترانه

کوچه پر از غزل بود

به سوی تو روانه…

اگه نرفته بودی

گریه منو نمیبرد

پرنده پر نمیسوخت

آیینه چین نمیخورد..

اگه نرفته بودی و

اگه نرفته بودی..

×××××

شبانه های بی تو

یعنی حضور گریه

با من نبودن تو

یعنی وفور گریه

از تو به آینه گفتم

از تو به شب رسیدم

نوشتمت رو گلبرگ

تو رونفس کشیدم!!

از رفتن تو گفتم

ستاره در به در شد.

شبنم به گریه افتاد

پروانه شعله ور شد!!

××××××

اگه نرفته بودی

جاده پر از ترانه

کوچه پر از غزل بود

به سوی تو روانه….

اگه نرفته بودی

گریه منو نمیبرد

پرنده پر نمیسوخت..

آینه چین نمیخورد

اگه نرفته بودی و اگه نرفته بودی

ستاره های سربی

فانوسک های خاموش

من و هجوم گریه

از یاد تو فرامووش